مطلبی که امروز می نویسم برخلاف همیشه نه ترجمه است نه مطلب پزشکی و درمان و دارو و ..... شبیه هیچ پستی نیست که تا الان گذاشتم. امروز یکی از اون روزهایی که می تونم بنویسم. دیکته کلمات رو می تونم به خاطر بیارم.
از روی عنوان پست می تونید حدس بزنید که می خوام چی بگم . اگه پدرو مادر هستید حتما خیلی تعجب می کنید ،می گید چطور می تونی بگی پدر و مادر، بد بچه های خودشون رو می خوان . اصلا مگه تو بچه ای که داری از بچه ها دفاع می کنی ، یا اگه خودتون مریضید با خودتون می گید ماها بچه ایم ، تو که بچه نیستی ماها رو درک کنی . یا اصلا این چه ربطی به بیماری و معلولیت داره ولی لطفا بقیه پست رو هم بخونید و بعد قضاوت کنید.
همیشه وقتی تو جامعه و تو قانون و خیلی جاهای دیگه از بد سرپرست بودن صحبت می شه همه به فکر والدینی می افتند که به بچه هاشون پول کافی نمی دند و بچه هاشونو به کار تو بچگی وادار می کنند . وقتی حرف از حضانت می زنند انگار تنها چیزی که مهمه پوله . این چرک کف دستی که همه می گن و همه دنبالشن. بله همین پول . تو دادگاه ، توی عرف همه جا تنها چیزی که از پدر و مادر ، مخصوصا پدر انتظار میره فقط و فقط مادیاته مخصوصا پول .
اگه پدری به بچش پول کافی نده ، مدرسه خوب نفرسته یا وقتی معتاد باشه و فساد اخلاقی داشته باشه اسمش پدری میشه که خیلی خوب نیست. انگار نه انگار که آرامش، مهربانی ، تامین امنیت روانی فرزند، درک فرزند ، رابطه خوب پدر و مادر هم می تونه جز مواردی قرار بگیره که یه فرزند را به یک بیمار اجتماعی و عاطفی تبدیل کنه.
پدر و مادر بد سرپرست یعنی چی ؟ راستش تو این مدت زیاد تحقیق کردم از حقوقدانها پرسیدم از آسیب شناسها از روانشناسها، حتی اونها هم فقط مسائل مالی رو در مورد بد سرپرستی در نظر می گیرند . خوب دنیاست دیگه . ولی خواهش می کنم خواهش می کنم بیاین یه بار هم به آرامش زندگی فرزند هم فکر کنید به لطمه های عاطفی که تو خانواده به فرزند وارد میشه. خوب فکر کنیم، حتی به آرامش آدم بزرگ های بیماری که الان بزرگ شدند ولی یه زمانی بچه بودند الان هم بخطر بیماری باید تو همون شرایط زندگی کنند . کسانی که می گن بسه دیگه چند سال باید تحمل کنیم ، رفتار پدرها و مادر ها که تغییر نمی کنه ، همین بزرگسالانی که الان معلول عاطفی و اجتماعی و جسمی هستند یه زمانی بچه بودند ، حتی الان دلشون می خواد حداقل یه مدت کوتاهی خوب زندگی کنند . فقط وقتی بچه بودند بد سرپرست نبودند الان هم که بزرگ شدند باز هم به لحاظ عاطفی و خانوادگی بد سرپرستند .ولی بیکارند ، پول ندارند و نمی تونند حتی از لحاظ توان فیزیکی مستقل باشند . لطفا به فکر بچه های قدیم هم باشید که الان بزرگ شدن و دارن تو شرایط خیلی بدی زندگی می کنند ، شاید رسیدگی به موقع به مشکلات عاطفی بتونه جلوی خیلی اتفاقها رو بگیره
اختلال تبدیلی (Conversion Disorder) یا اختلال عصب شناختی عملکردی (Functional Neurological Disorder)